اسکرول بار

بهترین اشعار شهریار :: Archive PTS

Archive PTS

Information On All Topics - PTS Professional Technology Services

Archive PTS

Information On All Topics - PTS Professional Technology Services

Archive PTS

در این صفحه مجازی تلاش بر آن داریم که تمامی موضوعات در انواع شاخه‌ها پشتیبانی و به صورت مستقیم در دسترس کاربران قرار گیرد.

آخرین نظرات

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهترین اشعار شهریار» ثبت شده است

۱۸
خرداد


آلبوم «من خود آن سیزدهم» ششمین آلبوم استودیوی چاووشی ست. او علاوه بر خوانندگی، آهنگسازی و نوازندگی کار را هم به عهده دارد. با اینکه در این آلبوم از اشعار کلاسیک استفاده شده اما آهنگ ها و تنظیم ها زیاد فضای سنتی ندارد. تلفیقی نامتعارف و غیرمعمول به نظر می رسد ولی در این اثر امکان پذیر شده است. 

تنوع موضوعی هوشمندانه ای وجود دارد. کل آلبوم عاشقانه نیست. محسن چاووشی با ظرافت خاص گلچینی از اشعار فاخر شعرای بزرگ ایران زمین انتخاب کرده و خوانده است. این اثر جزو معدود کارهایی ست که مخاطب را وادار می کند نگاه جدی تر و عمیق تری به موسیقی پاپ داشته باشد. چیزی که به نظر می رسد در انحصار موسقی سنتی ماست. 

«شهریار» شاعر بلند آوازه ی ایرانی در جوانی شیفته ی دختری می شود اما پدر دختر به خاطر کم بضاعت بودن شهریار با ازدواج آنها مخالفت می کند. شهریار غزل « من خود آن سیزدهم» را هنگام تماشای معشوقه ی از دست رفته اش که به همراه فرزند خود در گردش «سیزدهم فروردین» بود، فی البداهه سروده است. ملودی چاووشی سوزی را در خود دارد که همراه با شعر شهریار اثری تاثیر گذار خلق می کند.

تمامی شعرهای قطعات این آلبوم متعلق به بزرگان ادب فارسی می باشد. غلط کردم غلط و رمیدیم از «وحشی بافقی»، کو به کو، قراضه چین و شیرمردا از «مولانا»، نگار از «بابا طاهر»، ستمگر و من خود آن سیزدهم از «شهریار»، بهرام گور از سروده های «خیام» انتخاب شده اند. 

«چاووشی» با همکاری «شهاب اکبری»، «کوشان حداد» و «امیر جمالفرد» این آلبوم را تنظیم کرده است. آلبوم « من خود آن سیزدهم» در سال 1391 توسط شرکت های تصویر گستر پاسارگارد و آوای باربد انتشار یافت. سبک آن تلفیقی از پاپ، الکترونیک، هاوس، داب استپ، بلوزو ترنس است.

در نخستین جشنواره سالانه «موسیقی ما»، در بخش مردمی، جوایز بهترین آهنگسازی پاپ، بهترین کاور آلبوم به «من خود آن سیزدهم » و همچنین بهترین ترانه ی پاپ به «غلط کردم غلط » تعلق گرفت.


آهنگ ساز

محسن چاوشی


تنظیم کننده

شهاب اکبری، محسن چاوشی، کوشان حداد، امیر جمالی فرد


نوازندگان

فیروز ویسانلو، شاهرخ پوریامین، پیام طونی، محمد جاسمی،محسن چاوشی


ترانه سرا

خیام نیشابوری، مولانا، سید محمد حسین شهریار، باباطاهر، وحشی بافقی




Download

جهت حمایت از این اثر، این مجموعه را در صفحه دانلود به قیمتی ناچیز تهیه نمایید |

 در این بخش از وب‌سایت تنها آلبوم‌های منتخب داخلی برای طرفداران موسیقی به انتشار می‌رسد

همچنیــن ایــن بخش تنهــا جهـت معـــــرفی بهتـــریــن آثـــــار تعبیـــه 

و اثر مذکور را می توانید به صورت رایگان از دیگر سایت ها دانلود کنید






  • مهدی احدی راد
۰۸
اسفند

شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست

روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست

متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان

حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست

چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رو نهیم

اینهم از آب و آینه خواهش ماه کردنست

نو گل نازنین من تا تو نگاه می کنی

لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست

ماه عباد تست و من با لب روزه دار ازین

قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست

لیک چراغ ذوق هم این همه کشته داشتن

چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردنست

غفلت کائنات را جنبش سایه ها همه

سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردنست

از غم خود بپرس کو با دل ما چه می کند

این هم اگر چه شکوه شحنه به شاه کردنست

عهد تو سایه و صبا گو بشکن که راه من

رو به حریم کعبه لطف اله کردنست

گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی

پرسش حال دوستان گاه به گاه کردنست

بوسه تو به کام من کوه نورد تشنه را

کوزه آب زندگی توشه راه کردنست

خود برسان به شهریار ای که در این محیط غم

بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردنست


  • مهدی احدی راد
۱۵
بهمن

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان و دگران وای به حال دگران

رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند

هر چه آفاق بجویند کران تا به کران

میروم تا که به صاحب نظری باز رسم

محرم ما نبود دیده کوته نظران

دل چون آینه اهل صفا می شکنند

که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران

دل من دار که در زلف شکن در شکنت

یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران

گل این باغ بجز حسرت و داغم نفزود

لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران

ره بیداد گران بخت من آموخت ترا

ورنه دانم تو کجا و ره بیداد گران

سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن

کاین بود عاقبت کار جهان گذران

شهریارا غم آوارگی و دربدری

شورها در دلم انگیخته چون نوسفران


- استاد شهریار



| برای مطالعه دیگر شعرها از این شاعر کلیک کنید |

  • مهدی احدی راد
۱۳
بهمن

گر من از عشق غزالی غزلی ساخته ام

شیوه تازه ای از مبتذلی ساخته ام

گر چو چشمش به سپیدی زده ام نقش سیاه

چون نگاهش غزل بی بدلی ساخته ام

شکوه در مذهب درویش حرامست ولی

با چه یاران دغا و دغلی ساخته ام

ادب از بی ادب آموز که لقمان گوید

از عمل سوخته عکس العملی ساخته ام

می چرانم به غزل چشم غزالان وطن

مرتعی سبز به دامان تلی ساخته ام

شهریار از سخن خلق نیابم خللی

که بنای سخن بی خللی ساخته ام


- استاد شهریار



| برای مطالعه دیگر شعرها از این شاعر کلیک کنید |

  • مهدی احدی راد
۱۱
بهمن

گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا

فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا

مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یا رب

فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا

نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن

چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجا و گاه اینجا

بیا کز دادخواهی آن دل نازک نرنجانم

کدورت را فرامش کرده با آئینه آه اینجا


- استاد شهریار



| برای مطالعه دیگر شعرها از این شاعر کلیک کنید |

  • مهدی احدی راد
۰۸
بهمن

دلم شکستی و جانم هنوز چشم به راهت 
شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت 

در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست 
اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت 

ز گرد راه برون آ که پیر دست به دیوار 
به اشک و آه یتیمان دویده بر سر راهت 

بیا که این رمد چشم عاشقان تو ای شاه 
نمی‌رمد مگر از توتیای گرد سیاهت 

بیا که جز تو سزاوار این کلاه و کمر نیست 
تویی که سوده کمربند کهکشان کلاهت 

جمال چون تو به چشم نگاه پاک توان دید 
به روی چون منی الحق دریغ چشم و نگاهت 

در انتظار تو می‌میرم و در این دم آخر 
دلم خوشست که دیدم به خواب گاه به گاهت 

اگر به باغ تو گل بر دمید من به دل خاک 
اجازتی که سری بر کنم به جای گیاهت 

تنور سینه ما را ای آسمان به حذر باش 
که روی ماه سیه می‌کند به دوده آهت 

کنون که می‌دمد از مغرب آفتاب نیابت 
چه کوه‌های سلاطین که می‌شود پَر کاهت 

تویی که پشت و پناه جهادیان خدایی 
که سر جهاد توی و خداست پشت و پناهت 

خدا و بال جوانی نهد به گردن پیری 
تو «شهریار» خمیدی به زیر بار گناهت



- استاد شهریار



| برای مطالعه دیگر شعرها از این شاعر کلیک کنید |

  • مهدی احدی راد
۰۶
بهمن

به چشمک این همه مژگان به هم مزن یارا

که این دو فتنه بهم می زنند دنیا را

چه شعبده است که در چشمکان آبی تو

نهفته اند شب ماهتاب دریا را

تو خود به جامه خوابی و ساقیان صبوح

به یاد چشم تو گیرند جام صهبا را

کمند زلف به دوش افکن و به صحرا زن

که چشم مانده به ره آهوان صحرا را

به شهر ما چه غزالان که باده پیمایند

چه جای عشوه غزالان بادپیما را

فریب عشق به دعوی اشک و آه مخور

که درد و داغ بود عاشقان شیدا را

هنوز زین همه نقاش ماه و اختر نیست

شبیه سازتر از اشک من ثریا را

اشاره غزل خواجه با غزاله تست

صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

به یار ما نتوان یافت شهریارا عیب

جز این قدر که فراموش می کند ما را




- استاد شهریار



| برای مطالعه دیگر شعرها از این شاعر کلیک کنید |

  • مهدی احدی راد
۲۸
دی

در کُشتن من دست میازار بمیرم

وز بُغض گلو این همه مفشار بمیرم

در کُشتن من دست میازار که خواهم
در پای تو خود سر نهم و زار بمیرم

با تیر غمت حاجت تیر دگرم نیست
ای سخت کمان دست نگه دار بمیرم

گفتی: " به تو گر بگذرم از شوق بمیری "
قربان قدت ... بگذر و بگذار بمیرم

جان بر سر دست آمدم، ابرو به اشارت
انگار که تیغ است، فرود آر بمیرم

در رقص چو شمعم، مکُش از دامن و بگذار
بگذارم و خود عاقبت کار بمیرم

تا گَرد ملالی به دلم از تو نماند
اشکی دو سه از دیده فرو بار بمیرم

هر زخم زدی حسرت زخم دگرم بود
این بار نمردم، که دگر بار بمیرم

ترسم به سر خاک من آیی و بگریی
عهدی کن و " نادیده ام انگار " بمیرم

ای دل چو رخ دوست ببینی به مقابل
جانی ست امانت به تو بسپار بمیرم

شهری به تو یار است و من غمزده باید
در شهر تو، بی یار و پرستار بمیرم



  • مهدی احدی راد
۲۷
دی

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام

نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام


شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر

پاداش ذلتی که به زندان کشیده ام


از سیل اشک شوق، دو چشمم معاف دار

کز این دو چشمه، آب فراوان کشیده ام


جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار

آخر غمت به دوش دل و جان کشیده ام


دیگر گذشته، از سر و سامان من مپرس

من بی تو، دست از این سر و سامان کشیده ام


تنها نه حسرتم غم هجران یار بود

از روزگار سفله دو چندان کشیده ام


بس در خیال هدیه فرستاده ام به تو

بی خوان و خانه حسرت مهمان کشیده ام


دور از تو ماه من، همه غم ها به یک طرف

وین یک طرف که منت دونان کشیده ام


ای تا سحر به علت دندان نخفته شب

با من بگوی قصه که دندان کشیده ام


جز صورت تو نیست بر ایوان منظرم

افسوس نقش صورت ایوان کشیده ام


از سر کشی طبع بلند است شهریار

پای قناعتی که به دامان کشیده ام




- استاد شهریار



| برای مطالعه دیگر شعرها از این شاعر کلیک کنید |

  • مهدی احدی راد